تشخیص کیفری بودن موضوع و نکات کلیدی برای طرح صحیح دعوای کیفری
در بسیاری از موارد، ممکن است مراجعهکننده با این تصور که حقوق وی تضییع شده، از وکیل بخواهد موضوع اختلاف خود را در قالب شکایت کیفری پیگیری کند. با این حال، تنها وکیل دادگستری بهعنوان متخصص حقوقی، صلاحیت دارد تا پس از بررسی مستندات و شنیدن اظهارات موکل، تشخیص دهد که موضوع واجد وصف کیفری هست یا خیر.
در صورتی که وکیل پس از ارزیابی اولیه، به این نتیجه برسد که موضوع قابلیت طرح بهعنوان دعوی کیفری را دارد، رعایت مجموعهای از نکات و الزامات برای مدیریت حرفهای پرونده کیفری و دفاع مؤثر از موکل ضروری است:
نکات ضروری پیش از طرح دعوای کیفری
-
بررسی قابلیت گذشت جرم
اگر جرم از جرایم قابل گذشت باشد (مانند توهین یا ضربوجرح جزئی)، وکیل باید از موکل خود بپرسد که آیا امکان صلح و سازش با طرف مقابل وجود دارد یا خیر. گاه پیشگیری از تشکیل پرونده کیفری به نفع موکل است.
-
احراز سمت شاکی خصوصی
اگر موکل شاکی خصوصی نیست و ذینفع در ماجرا محسوب نمیشود، اصولاً وکالت برای طرح شکایت نیز فاقد وجاهت خواهد بود.
-
بررسی اهلیت موکل
در دعاوی کیفریِ فاقد جنبه مالی، رسیدن به سن بلوغ شرعی (۱۵ سال قمری) برای طرح شکایت کافی است و نیاز به احراز رشد مالی وجود ندارد.
-
کنترل مرور زمان قانونی یا مهلت شکایت
آیا بزهی که قصد طرح شکایت در خصوص آن را داریم مشمول مرور زمان تعقیب یا شکایت شده است یا نه و یا اگر درقوانین خاص، موعدی برای طرح شکایت تعیین شده؛ موکل در موعد مراجعه کرده یا نه.
-
سابقه شکایت در همان موضوع
تحقیق کند که آیا موکل سابقاً در خصوص همین موضوع شکایتی مطرح کرده است یا نه؛ زیرا بر فرض طرح شکایت، حتی با عنوانی غیر ازعنوان مورد تشخیص وکیل و صدور قرار یا حکم نهایی، موضوع واجد اعتبار امر مختومه شده و دیگر نمی توان با عناوین دیگر مبادرت به طرح شکایت کرد؛ مگر آنکه قرار منع تعقیب صادره سابق، به دلیل فقد دلیل یا عدم کفایت دلیل صار شده باشد و در حال حاضر، موکل دلیل یا دلایل جدیدی دارد که در این صورت با رعایت تشریفات مربوطه می توان مجدداً شکایت سابق را پیگیری نمود.
-
لزوم اقدامات مقدماتی
در برخی جرایم، انجام اقداماتی مانند ارسال اظهارنامه یا تأمین دلیل پیش از طرح شکایت لازم است، بهویژه اگر موضوع مورد اختلاف در مرز دعوی کیفری و حقوقی قرار دارد.
-
کفایت دلایل و مستندات موکل
وکیل باید پیش از هر اقدامی بررسی کند که آیا دلایل موکل برای انتساب جرم به مشتکیعنه، از حیث حقوقی کفایت میکند یا خیر. در صورت عدم کفایت، توصیه به طرح دعوای حقوقی اولویت دارد.
-
احتیاط در تنظیم شکوائیه برای جلوگیری از اتهام افترا
وکیل هیچگاه نباید در شکایت مطروحه، مستقیماً بزهی را به مشتکی عنه نسبت دهد. این امر بدین خاطر است که خود و موکل را از عواقب احتمالی طرح شکایت افترا در صورت صدور قرار منع تعقیب یا حکم برائت، محفوظ نگاه دارد؛ بنابراین پس از آنکه در شکوائیه رفتار ارتکابی مشتکی عنه را تشریح و توصیف کرد، عنوان می دارد:نظر به اینکه رفتار ارتکابی مشتکی عنه حسب مقررات ماده....دارای وصف کیفری است، استدعای شروع به تعقیب و رسیدگی و نهایتاً مجازات وی را دارم.
-
درخواست تأمین خواسته در کنار طرح شکایت کیفری
اگر جرم ارتکابی موجب ورود خسارت مالی به موکل شده است، حتماً باید در شکوائیه، تقاضای صدور قرار تأمین خواسته نیز مطرح شود تا داراییهای مشتکیعنه در صورت اثبات جرم، در راستای جبران خسارت توقیف گردد.
توجه شود که تأمین خواسته در پروندههای کیفری تابع آیین دادرسی مدنی نیست و شرایط خاص خود را دارد.
جمعبندی
تشخیص کیفری بودن موضوع و نحوه طرح دعوی کیفری، نیازمند تخصص حقوقی، دقت، تجربه و رعایت اصول حرفهای وکالت است. وکیل دادگستری باید با بررسی دقیق ماهیت حقوقی اختلاف، از تبدیل اختلافات مدنی به پروندههای کیفری بینتیجه جلوگیری کند و مسیر قانونی صحیح را به موکل خود نشان دهد.